بیانات

بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش (۱۳۸۸/۱۱/۱۹ - ۱۴:۰۵)
بسم‌اللَّه الرّحمن الرحیم‌
خیلى خوشامدید عزیزان؛ سرداران و افسران و تلاشگران یک جبهه‌ى بسیار مهم از مجموعه‌ى جبهه‌ى مجاهدت انقلاب! روز نوزدهم بهمن، روز بسیار مهمى در تاریخ انقلاب است. در آن حادثه‌ى بزرگى که اکثر شما جوانها شنیده‌اید و ما آن را به چشم دیدیم، هیچ انگیزه‌اى جز انگیزه‌ى خدائى و اخلاص وجود نداشت؛ به همین جهت هم این حادثه در وقت خود بسیار اثرگذار شد و در تاریخ هم ماندگار گردید. این خصوصیتِ کار خدائى و مخلصانه است؛ میماند، اثر میگذارد؛ این اثر هم مخصوص همان زمانى که این پدیده واقع شد، نخواهد بود؛ یک اثر مستمر و دائمى است. کار خدائى اینجورى است. آن روزى که جوانهاى نیروى هوائى آمدند مدرسه‌ى علوى و با امام بیعت کردند و یک سدى را شکستند، یک خطشکنى بزرگ سیاسى کردند، نه پُستى در انتظار آنها بود، نه مقامى، نه پولى، نه حتّى تحسینى؛ آنچه احتمالاً در انتظار آنها وجود داشت، تهدید بود و خطر. پس هیچ انگیزه‌اى جز انگیزه‌ى خدائى وجود نداشت. آن روز این حادثه‌ى خدائى اثرگذار شد، امروز هم بعد از گذشت سى و یک سال همچنان اثرگذار است.
  این روزها، روزهاى دهه‌ى آخر صفر است؛ روزهاى بعد از اربعین است. اگر نگاهى کنیم به تاریخ صدر اسلام، این روزها روزهاى زینب کبرى (سلام اللَّه علیها) است. آن کارى هم که زینب کبرى (سلام اللَّه علیها) کرد، یک کارِ از همین جنس بود؛ یعنى کارى محضاً براى خداى متعال، در دل خطرها و محنتها و زحمتها؛ یک ابراز وجود معنوى و الهى دین در چهره‌ى مصمم زینب کبرى (سلام اللَّه علیها). خوب است بدانیم و بفهمیم حروف تاریخ گذشته‌ى بسیار ارجمندى را که تا امروز منشأ برکات فکرى و معرفتى شده است و ان‌شاءاللَّه تا آخر دنیا هم خواهد بود.
  زینب (سلام اللَّه علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه‌ى روز عاشورا، آن سختى‌ها و آن محنتها؛ هم در حادثه‌ى بعد از شهادت حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام)، بى‌سرپناهى این مجموعه‌ى به جا مانده‌ى کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهى آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمیشود نظیرى براى این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پى‌درپى، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگرى است براى حرکت اسلامى و پیشرفت تفکر اسلامى و پیش بردن جامعه‌ى اسلامى. براى خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبرى (سلام اللَّه علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامى یافته است که براى ما قابل توصیف نیست.
  شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونه‌ى کامل ایمان، خداى متعال دو زن را مثال میزند؛ به عنوان نمونه‌ى کفر هم دو زن را مثال میزند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛(1) که این دو مثال، مربوط است به زنانى که نمونه‌ى کفرند. یعنى به عنوان نمونه، از مردان مثال نمى‌آورد؛ از زنان مثال مى‌آورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(2) یکى زن فرعون را به عنوان نمونه‌ى کامل ایمان مثال مى‌آورد، یکى هم حضرت مریم کبرى؛ «و مریم ابنت عمران».
  یک مقایسه‌ى کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه‌ى ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبسته‌ى آن هدایتى شده بود که موسى عرضه میکرد، وقتى در زیر فشار شکنجه‌ى فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجه‌ى جسمانى او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لى عندک بیتا فى الجّنة و نجّنى من فرعون و عمله»؛ از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانه‌اى بنا کن. در واقع، طلب مرگ میکرد؛ میخواست که از دنیا برود. «و نجّنى من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمره‌کننده‌ى فرعون نجات بده. در حالى که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجه‌اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند: حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، على‌اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همه‌ى این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنى»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره‌ى برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال میشود که چگونه دیدى؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا».(3) این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمه‌ى اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صدرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. کار براى خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامه‌ى پیمودن این راه به وسیله‌ى بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن  صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مى‌بینید ارزشهاى دینى در دنیا، ارزشهاى رائج است. همه‌ى این ارزشهاى انسانى که در مکاتب گوناگون، مطبق با وجدان بشرى است، ارزشهائى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تحویل داده است. کار براى خدا خاصیتش این است.
  از جنس همین کار، کار انقلاب بود؛ لذا انقلاب ماندگار شد، ثبات و اقتدار معنوى و حقیقى پیدا کرد، دوام پیدا کرد. این انقلاب، انقلابى بود براى خدا. آن روزى که این انقلاب آغاز شد، این نهضت به وجود آمد، مثل نهضت احزاب نبود، مثل حرکت سیاسى حزبهاى دنیا نبود که به قصد کسب قدرت باشد؛ حرکتى بود در عین مظلومیت، براى اجراى احکام الهى، براى ایجاد جامعه‌ى اسلامى، براى استقرار عدالت در جامعه. آن کسانى که مجاهدت کردند تا انقلاب به پیروزى رسید، و آن کسانى که پاى این انقلاب ایستادند و مجاهدت کردند تا این ثبات و دوام را پیدا کرد، نیتهاى خالصشان بود. شهداى شما، شهداى نیروى هوائى، از این قبیل بودند. شهداى نیروهاى مسلح، همه از این قبیل هستند. آن کسانى که براى خدا کار کردند، براى خدا تلاش کردند، خداوند هم به کارشان برکت داد. چیزى که دشمن انقلاب آن را نمیتواند درک کند، همین نکته است. چیزى که دستگاههاى استکبار و صهیونیسم نمیتوانند بفهمند، همین مسئله است. نمیتوانند بفهمند که استحکام این بنا به خاطر این است که براى خداست، بر پایه‌ى اخلاص بنا شده است و با مجاهدت پیش رفته است. لذا انقلاب و نظام اسلامى دلها را تسخیر میکند.
  شما نگاه کنید ببینید امروز چند هزار رسانه، اعم از صوتى و تصویرى و انواع و اقسام رسانه‌هاى گوناگون، با مدرنترین شیوه‌ها علیه این نظام دارند کار میکنند. صدها مغز و فکر در اتاقهاى فکر نشسته‌اند؛ هر روزى یک حرفى، یک شعارى، یک فکرى، یک ترفندى علیه این انقلاب دارند طراحى میکنند؛ اما نمیتوانند به انقلاب و نظام اسلامى صدمه‌اى وارد کنند. این براى چیست؟ استحکام این بنا به خاطر بنا شدن بر اصل ایمان به خداست. آن کسانى که در این راه حرکت کردند، کار خدائى کردند.
  این نظام، شبیه نظامهاى دیگر نیست. امروز هیچ نظامى در دنیا نیست که این همه علیه او کار تبلیغاتى بکنند، کار سیاسى بکنند، فشار اقتصادى وارد کنند، تحریم وارد کنند و او بتواند اینجور مستحکم بایستد؛ چنین چیزى در دنیا وجود ندارد. اما این نظام ایستاده است، بعد از این هم خواهد ایستاد؛ این را همه بدانند. نه آمریکا، نه صهیونیسم، نه مجموعه‌ى مستکبران و زورگویان عالم، نه با وسائل سیاسى، نه با وسائل اقتصادى، نه با تحریم، نه با تهمت، نه با تحریک ایادى خود در داخل، نخواهند توانست اندکى این انقلاب را بلرزانند.
  راز ماندگارى این انقلاب، اتکاى به ایمانهاست؛ اتکاى به خداست. لذا شما مى‌بینید آن روزى که توده‌ى عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنى‌اى متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنىِ جدى‌اى وجود دارد، بدون فراخوان حرکت میکنند مى‌آیند. روز نهم دى شما دیدید در این کشور چه اتفاقى افتاد و چه حادثه‌اى پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعى میکنند راهپیمائى‌هاى میلیونى را بگویند چند هزار نفر آمده‌اند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمى‌اى به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانى که سعى در کتمان حقائق درباره‌ى جمهورى اسلامى دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتى احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ایستاده است، مى‌آیند توى میدان. این حرکتِ ایمانى است، این حرکتِ قلبى است؛ این چیزى است که انگیزه‌ى خدائى در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده‌ى الهى است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. اراده‌ها مقهور اراده‌ى پروردگار است. وقتى حرکت خدائى شد، براى خدا شد، اخلاص در کار بود، خداى متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا».(4) این را دشمنان نظام اسلامى نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تحریم میکنند، حرف میزنند، روشهاى گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف براى جمهورى اسلامى پیدا کنند؛ گاهى اسم حقوق بشر را مى‌آورند، گاهى اسم دموکراسى را مى‌آورند؛ ترفندهائى که امروز براى مردم دنیا حقیقتاً ترفندهاى مسخره است. میگویند افکار عمومى؛ اما افکار عمومى اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهاى مختلف، ملتهاى مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیداند، که مى‌بینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهى از مردم علیه‌شان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومى دنیا فریب ترفندهاى اینها را نخورده است.
  آن کسانى دم از حقوق بشر میزنند که اوّلى‌ترین حقوق انسانها را، هم در زندانهایشان، هم در سرتاسر دنیا، هم در تعاملشان با ملتها، و حتّى با ملت خودشان زیر پا لگدکوب میکنند! اینها میگویند حقوق بشر! شکنجه را قانونى میکنند! این افتضاح نیست براى یک کشور؟ این مایه‌ى سرافکندگى نیست که یک کشورى شکنجه‌ى زندانیان را قانونى بکند و به شکل قانون در بیاورد؟ آن وقت اینها دم از حقوق بشر میزنند، دم از دفاع از حرمت انسان و کرامت انسان میزنند! خوب، بینندگان و شنوندگانى که در دنیا این حرفها و این ادعاها را مى‌بینند و میشنوند و آنها را با آن رفتارهائى که میدانند، مقایسه میکنند، اینها را مسخره میکنند. کى این چیزها را از اینها باور میکند؟
  دم از دموکراسى میزنند؛ اما با مستبدترین و ارتجاعى‌ترین حکومتها در گوشه و کنار دنیا - از جمله در منطقه‌ى ما - عقد اخوت میبندند! امروز رژیمهائى که بیشتر مرتبط با آمریکا هستند، در منطقه‌ى خاورمیانه کى‌هایند؟ در شمال آفریقا کى‌هایند؟ از آنها مستبدتر وجود دارد؟ دم از دموکراسى میزنند؛ آن وقت با جمهورى اسلامى - این مردم‌سالارى درخشان که قدرت این را دارد که هشتاد و پنج درصد از صاحبان رأى را به پاى صندوق رأى بکشاند - به عنوان دموکراسى در بیفتند! خوب، این مسخره است؛ این را همه میفهمند. بینندگان عالم، کسانى که میفهمند و قضایا را میدانند، این رویکرد آمریکائى را استهزاء میکنند.
  ملت ایران، ملت هوشمندى است؛ ملت هوشیارى است؛ تجربه کرده است. این قضایا مال امروز هم نیست برادران عزیز! عده‌اى از شماها به یاد دارید، جوانها هم بدانند؛ سى و یک سال است که این ماجرا بین دستگاه‌هاى استکبار و ملت ایران در جریان است. این قضایا مال امروز نیست؛ هم این تهدیدهایشان که همیشه ناکام مانده، هم تحریمهایشان، هم بدگوئى‌هایشان، هم تهمتهایشان. جمهورى اسلامى در فضاى بمباران تبلیغاتى، اینچنین توانسته به این پیشرفتها دست پیدا کند. امروز نیروى هوائى شما با نیروى هوائى اول انقلاب قابل مقایسه نیست. مهارتهاى امروز شما، توانائى‌هاى امروز شما، تجهیزات امروز شما، پیشرفتهاى نیروى انسانى، ابتکارهاى گوناگون، با اول انقلاب قابل مقایسه نیست؛ با بیست سال قبل هم قابل مقایسه نیست.
  ما روزبه‌روز پیش رفتیم؛ همه بخشهاى کشور همین جور است. این کشورى که امروز آن توانائى‌هاى موشکى‌اش است، آن توانائى‌هاى زیست‌شناسى‌اش است، آن توانائى‌هاى هسته‌اى‌اش است، آن توانائى‌هاى لیزرى‌اش است - که میدانید و شنیدید و اطلاع دارید - و در بخشهاى گوناگون، توانائى‌هایش با این عظمت و با این درجه‌ى از اهمیت است، همان کشورى است که در اول انقلاب، ساده‌ترین تجهیزات را بایستى وارد میکرد؛ باید از این و آن وام میگرفت؛ باید ابتدائى‌ترین امکانات را از دیگران میخرید، و نمیفروختند؛ باید به چند برابر قیمت میخرید، و تهیدست بود. امروز این همان ارتش است، این همان نیروهاى مسلح است، این همان مجموعه است، این همان نیروى هوائى است که امروز به این پیشرفتها نائل شده است، و همان مجموعه‌هاى گوناگون دانشگاهى و علمى و پژوهشى و فناورى است که به اینجا رسیده است. زیر بمبارانِ همین دشمنى‌ها و تهدیدها و تحریمها ما به اینجا رسیدیم. ملت ایران را از تحریم میترسانید؟
  آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمه‌ى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانى که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشى از ملت نیستند؛ افرادى هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانى که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطى به توده‌ى مردم ندارند. توده‌ى مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهورى اسلامى را، راه پیاده کردن احکام الهى را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجورى است.
  البته یک عده‌اى از اول با این مخالف بودند. یک عده‌اى از اول مایل بودند که آمریکا بر سلطه و سیطره‌ى ظالمانه‌ى خود بر این کشور برگردد؛ دنبال این بودند، الان هم پنهان نمیکنند. کسانى در بیرون کشورند، عواملى هم در داخل هستند؛ در این شکى نیست. فرزندان کسانى که از این انقلاب زخم خوردند، فرزندان کسانى که مزدورى رژیم طاغوت را کردند، اینها که از بین نرفتند؛ اینها هستند. همان کینه‌هاى سى ساله، امروز هم وجود دارد؛ از اول هم بوده است. از اول انقلاب بودند، امروز هم هستند، بعد از این هم خواهند بود. یک عده‌اى هم هستند که از اساس با حاکمیت اسلام مخالفند، با فقه مخالفند؛ چه برسد با فقیه. مسئله آنها، مسئله‌ى اسلام است. لیکن اینها همه افرادى هستند که مجموعه‌ى کوچکى را تشکیل میدهند.
  این ملت عظیم، این عظمت ملى، در جهت اسلام، براى خدا، در راه خدا، با هم متفقند؛ حرفشان یکى است، دلشان یکى است؛ ولو سلائق سیاسى‌شان ممکن است مختلف باشد. این وحدت را میخواهند به هم بزنند. و ملت ایستاده است. روز بیست و دوى بهمن ان‌شاءاللَّه به حول و قوه‌ى الهى ملت عزیز ایران نشان خواهد داد که چگونه با اتحاد خود، با وحدت کلمه‌ى خود، آنچنان مشتى به دهان همه‌ى مستکبرین، به آمریکا، به انگلیس، به صهیونیستها خواهد زد که باز هم مثل گذشته اینها را مبهوت کند.
  جمهورى اسلامى راه خودش را - راه عزت در سایه‌ى اسلام، امنیت در سایه‌ى اسلام، عدالت در سایه‌ى اسلام، مردم‌سالاى در سایه‌ى اسلام و برخاسته‌ى از اندیشه‌ى اسلامى - ادامه خواهد داد و بدون هیچ تردیدى، بدون هیچ سستى‌اى پیش خواهد رفت و نسلهاى آینده قضاوت خواهند کرد. و بدانید؛ جوانهاى امروز ما و نسلهاى بعد از اینها خواهند آمد، با تجربه‌ى عظیم انباشته‌ى در دل این ملت در مواجهه‌ى با استکبار، و راه قله‌ها را ادامه خواهند داد و به این قله‌ها هم خواهند رسید. ملت ایران، شایسته‌ى رسیدن به قله‌هاست. ملتى که هوشمند است، داراى ابتکار است، داراى ایمان است، وقتى این ملت آزادى ناشى از اسلام را که انقلاب به ما عطا کرده است، داشته باشد، اینچنین ملتى در سیر خود، در حرکت خود، هیچ جا متوقف نخواهد شد. ان‌شاءاللَّه این روز را شما جوانها خواهید دید. شما باید همت کنید. شما در بخش خودتان، و همه در بخشهاى خودشان، تلاش کنند، همت کنند.
  نیروى هوائى - همان طور که فرمانده محترم نیرو گزارش دادند - پیشرفتهاى خوبى داشته است؛ ما هم از پیشرفتهاى خوب نیروى هوائى در بخشهاى مختلف مطلعیم؛ لیکن در عین حال هیچ توقفى جایز نیست. به وضع موجود قناعت نکنید. ابتکارها را به کار بیندازید. شما شایسته‌ى بیش از این هستید، و ملت شما شایسته‌ى نیروى هوائىِ حتّى مقتدرتر از این است. این مجموعه‌ى نیروهاى مسلح - از جمله نیروى هوائى - باید بتوانند عزت ملت ایران را، استحکام ملت ایران را مشخص کنند و نشان بدهند؛ مظهرى باشند از ایستادگى و اقتدار این ملت، که ان‌شاءاللَّه همین جور هم خواهد شد.
  امیدواریم خداوند متعال شهداى عزیز نیروى هوائى و ارتش جمهورى اسلامى ایران و مجموعه‌ى نیروهاى مسلح و همه‌ى شهداى عزیز را با اولیائشان محشور کند و روح مطهر امام بزرگوار ما را که این روزها غالباً ملت ایران بیش از دیگر ایام، آشنا و مأنوس و دلگرم به یاد و خاطره‌ى آن بزرگوار و عزیز هستند، با اولیائش محشور کند و قلب مقدس ولى‌عصر ان‌شاءاللَّه از همه‌ى شما راضى باشد.
    والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

بسیج

 

 

آغاز هفته بسیج بر دریادلان بسیجی گرامی باد.